کندالینی؛ رازی سر به مهر در یوگا

کندالینی

کانون آسیب شناسی یوگا؛ یوگا یکی از شش دستگاه فلسفی هندی است که ابعاد دینی و عرفانی دارد. در اساطیر آمده که اولین بار «شیوا» (خدای مرگ) یوگا را به الهه پارواتی (الهه تعلیم و تربیت) آموزش داد و از سوی او به انسان‌ها رسید و سینه به سینه منتقل شد تا در حدود 400 سال قبل از میلاد، توسط فردی به نام «پَتَنجَلی» به زبان رمزآلود در کتاب «یوگه سوترَه» مدون شد.

پتنجلی می‌نویسد: «یوگا توقف آگاهی است» (یوگه سوتره، فصل1: بند2)[1]؛ یعنی رفتن در ناآگاهی محض، که به آن «سامادهی» می‌گویند. با کنارگذاشتن آگاهی، اختیار هم از بین می‌رود و حالتی تسخیر شده پدید می‌آید و نیرویی مرموز و خطرناک بر انسان مسلط می‌شود. این نیرو «کُندالینی» (به معنای مار خفته) نامیده شده و با نماد افعی، اژدها، مار آتشین یا آتش درون نشانه گذاری شده است. «ساچیداناندا» از اساتید بین المللی یوگا می‌نویسد: «موقع تمرین احساس کنید در حال بازی با چیز خطرناکی مثل افعی هستید.»[2]

یوگا زمینه‌سازی برای بیداری یا برانگیختن مار آتشین است که با خاموش شدن چراغ آگاهی بیدار می‌شود. صدالبته این کاری خطرناک بوده و همیشه اساتید یوگا نسبت به خطرات یوگا هشدار داده اند.[3] زمانی که «افعی درون» بیدار و فعال شود، بر یوگی تسلط می‌یابد و او باید تسلیمش شود. چون «زمانی که خدایان  دعوتت می‌کنند، جایی برای تکبر و دلبستگی وجود ندارد؛ زیرا امکان احیای چیزهای نامطلوب وجود خواهد داشت.» (یوگه سوتره، فصل3: بند52)

یوگی آگاهی و اختیاری از خود ندارد و باید تسلیم «ایشوارا» شود. (یوگه سوتره، فصل1: بند23) مترجمان «ایشوارا» را با واژۀ خدا، انرژی یا روح کیهانی معادل گذاری کرده‌اند. ایشوارا، کندالینی را برمی‌انگیزد و به او کمک می‌کند تا بر شخص یوگی مسلط شود. این خدایان با کاهش فروغ آگاهی، بر یوگی تسلط می‌یابند. چون شخص یوگی در اختیار خود نیست و خدایان او را تسخیر کرده اند، مسئولیتی در برابر اعمالش ندارد و به هر کاری دست بزند، «کارما» یا نتیجۀ اعمال، متوجه او نخواهد بود. پس اعمال او فراسوی نیک و بد است؛ به همین علت پتنجلی نوشته است: «عملکرد یوگی نه سیاه است نه سفید.» (یوگه سوتره. فصل4: 34)

کندالینی در قرن اخیر به عنوان انرژی درونی معرفی شده، که با انرژی کیهانی در ارتباط است؛ به طوری که در پایین‌ترین کانون انرژی (چاکرای ریشه) در پایین ستون مهره‌ها نهفته و به تدریج بالا می‌آید و با طی کردن سایر کانون‌های انرژی به هفتمین کانون، یعنی «چاکرای تاج» در بالای سر می‌رسد و تسلطش کامل می‌شود. موضوع انرژی و چاکراها هنوز هیچ مبنای علمی و شاهد عینی پیدا نکرده است و جنبۀ اساطیری دارد؛ با این حال به قدری تکرار شده که از مشهورات روزگار ما به شمار می‌آید.

ادبیات شبه علمی انرژی و چاکرا پوششی برای پنهان کردن اسرار کندالینی شده است. معمولاً این طور گفته می‌شود که این انرژی موجب سلامتی و آرامش است، اما فراوانند مربیان یوگا که از بیداری افعی درونشان آشفته‌اند و رنج می‌برند. چگونگی بیدارکردن کندالینی و نشانه های بیداری آن، همچنان رازی مگو باقی مانده است؛ رازی که در ابتدای کار به نوآموزان چیزی از آن گفته نمی‌شود، ولی ناگزیر با این راز پرخطر روبرو خواهند شد.

 

نویسنده: حمیدرضا مظاهری‌سیف

پی‌نوشت‌ها:

[1] ‏سوامی‌ ساتیاناندا ساراسواتی‌، یوگا سوتره‌های‌ پتنجلی‌ (چهار فصل‌ رهایی‌)، ترجمه‌ی جلال‌ مبارکه‌ای‌ موسوی‌ نسب‌ (تهران‌: فراروان‌، ۱۳۸۰).

[2] ‏سوامی‌ ساتچیداناندا، یوگای‌ کامل‌ بدنی‌ «هاتا»، ترجمه‌ی مینا الهی‌ (تهران‌: نشر جیحون‌، ۱۳۷۶)، 177.

[3] ‏سوامی‌ نیرانجان‌ آناندا ساراسواتی‌، جلال‌ مبارکه‌ای‌ موسوی‌ نسب‌، و ساناز فرهت‌، گنجینه‌ اسرار یوگا : تمرینات‌ تانتریک‌ برای‌ پاکسازی‌ جسم‌، روان‌، روح‌ (تهران‌: فردوس‌، ۱۳۸۰)، 38.

منابع:

‏‫ساتچیداناندا، سوامی‌‏. یوگای‌ کامل‌ بدنی‌ «هاتا.» ترجمه‌ی مینا الهی‌. تهران‌: نشر جیحون‌، ۱۳۷۶.

‏‫ساتیاناندا ساراسواتی‌، سوامی‌‏. یوگا سوتره‌های‌ پتنجلی‌ (چهار فصل‌ رهایی‌). ترجمه‌ی جلال‌ مبارکه‌ای‌ موسوی‌ نسب‌. تهران‌: فراروان‌، ۱۳۸۰.

‏‫نیرانجان‌ آناندا ساراسواتی‌، سوامی‌، جلال‌ مبارکه‌ای‌ موسوی‌ نسب‌، و ساناز فرهت‌‏. گنجینه‌ اسرار یوگا : تمرینات‌ تانتریک‌ برای‌ پاکسازی‌ جسم‌، روان‌، روح‌. تهران‌: فردوس‌، ۱۳۸۰.

پیشنهادات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر