ویوِکاناندا

ویوِکاناندا (1863) در خانواده‌ای اشرافی در بنگال هندوستان به دنیا آمد و در مدرسه‌ای انگلیسی تحصیل کرد. او اولین یوگی است که برای ترویج معنویت شرقی به غرب قدم گذاشت. سخنرانی او در سال 1893 در پارلمان ادیان جهان در آمریکا بسیار جلب توجه کرد و سرآغاز توجه عمومی به یوگا در اروپا و آمریکا شد. ویوِکاناندا فلسفۀ نئوودانتا را با یوگا ترکیب کرد و به شرح و تفسیر یوگا سوترا با زبان روز پرداخت. او به ابعاد بدنی یوگا توجهی نداشت و می‌کوشید یوگا را در رابطه با آگاهی و ذهن تفسیر کند. مجموعه تفاسیر او با نام «راجایوگا» در سال 1896 منتشر شد و بر درک غرب از یوگا بسیار تأثیر گذاشت. او تحت تأثیر کشاب چاندرا سن و عضویت در لژ فراماسونری، با باطنی‌گرایی غربی آشنا شد. و سعی کرد تا فلسفه و یوگای هندی را با باطن‌گرایی غربی تلفیق نماید. این کار درک جدیدی از هندوئیسم در داخل و خارج از هند ایجاد کرد و موجب استقبال از یوگا، مراقبۀ متعالی و سایر اشکال معنوی هند بود.
او به خدای بی‌شکل اعتقاد داشت و بت‌پرستی را تحقیر می‌کرد؛ اما تحت‌تأثیر راماکریشنا معتقد شد که امر مطلق هم درونی و هم متعالی است. بنابراین تمایل پیدا کرد که تجسد الهی خداوند را بپذیرد. ویوِکاناندا از این ایده حمایت می‌کرد که همۀ فرقه‌های هندوئیسم (و همۀ ادیان) مسیرهای متفاوتی برای رسیدن به یک هدف هستند. او تلاش کرد هویت یکپارچه و به‌روزشده‌ای برای هندوها بسازد.
ویوِکاناندا متناسب با نیازها و درک مخاطبان غربی خود که به جنبش‌های باطنی غربی مانند تفکر نوین جذب شده بودند، عقاید و دینداری سنتی هندو را بازخوانی کرد. یکی از مفاهیم مهم در اندیشه او اینوِلوشن است که احتمالاً آن را از تئوسوفیست‌ها برگرفته است. اینولوشن بر بخشی از تکامل آگاهانه دلالت می‌کند؛ و به‌طور خلاصه به این معناست که آنچه در فرایند تکامل ظاهر می‌شود از ابتدا در موجود بوده، ولی آشکار نشده بوده است. ماده باید آمادگی‌های اولیه را پیدا کند تا روح یا آگاهی در آن قرار بگیرد و بعد این روح یا آگاهی به سوی آشکار شدن برود. این مرحلۀ آمادگی اولیه و نهان شدن روح یا آگاهی در ماده را اینولوشن می‌نامند. به تعبیری که در مبانی یوگا مطرح می‌شود، پراکریتی (ماده) باید آماده شود تا پورشه (روح) با آن ترکیب گردد. به این مرحله از تکامل که در واقع قوس نزول فرایند تکامل است، اینولوشن می‌گویند. این پدیده از دیدگاه نئوودانتا نزول و حلول برهما در ماده و همۀ پدیده‌هاست. این موضوع با عنوان ساتکاریا در فلسفۀ سانکهیا و یوگا بررسی شده است.
ویوِکاناندا اندیشه‌های عرفانی هندی را به اصلاحات اجتماعی پیوند زد و معتقد شد که الوهیت یا امر مطلق، در درون همۀ انسان‌ها صرف‌نظر از موقعیت اجتماعی وجود دارد» و «الوهیت به‌عنوان جوهر انسان‌ها، موجب عشق و وفاق اجتماعی می‌شود». او بر اساس این نگرش‌های عرفانی تلاش کرد حرکت‌هایی را برای اصلاحات اجتماعی شکل دهد و ناسیونالیسم هندی را تقویت کند. یوگا از دیدگاه او نمادی بود برای ایجاد وحدت و هویت یکپارچه در بین هندوها و البته نمادی که هند را به‌عنوان کانون خرد، سلامتی و معنویت به دنیا معرفی می‌کرد.

 

منابع:

. Swami Vivekananda.
. Elizabeth De Michelis; A History of Modern Yoga; pp. 149–180. pp. 125–126.
. Keshub Chandra Sen؛ یک رهبر اجتماعی هندی در قرن نوزدهم.
. Elizabeth De Michelis; A History of Modern Yoga; pp. 19-90, 97-100.
. Elizabeth De Michelis; A History of Modern Yoga; p.153.
. Dutta, Krishna (2003), Calcutta: a cultural and literary history, Oxford: Signal Books, p.110.
. Bhuyan 2003, p. 5.
Chattopadhyaya, Rajagopal (1999), Swami Vivekananda in India: A Corrective Biography, Motilal Banarsidass. P.29.
. Elizabeth De Michelis; A History of Modern Yoga; pp. 119-123.
. Involution.
. Peter Heehs, “Sri Aurobindo’s Theory of Spiritual Evolution”, in C. Mackenzie Brown, (ed.), Asian Religious Responses to Darwinism: Evolutionary Theories in Middle Eastern, South Asian, and East Asian Cultural Contexts, Springer Nature. P. 193.

پیشنهادات مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر