بهداشت معنوی؛ صفحه اینستاگرامی نقد اشو، پستی را در مورد رابرت آدامز، منتشر کرده است. رابرت آدامز یکی از گوروهای معنوی آمریکایی است که اخیراً آموزه‌های وی در ایران رواج بیشتری یافته است. مکتب فلسفی که آدامز از آن پیروی می‌کرد، آدویتا نام دارد. در این مکتب وضعیتی از هشیاری وجود دارد که بی مرکز است و در آن دیگر اثری از دوگانه من-دیگری وجود ندارد. اکهارت توله از نظریه‌پردازان تفکر نوین نیز از پیروان مکتب فلسفی آدویتا است.
در ادامه محتوای پست مذکور را می‌خوانید:
رابرت آدامز یکی از گوروهایی است که به تازگی و با ترجمه‌ی آثار و متون و سخنرانی‌ها و کلیپ‌هایش توسط عده‌ای در فضای مجازی و حقیقی، در حال ورود به جامعه‌ی ایران است و همچون اشو، کریشنامورتی، رامانا ماهارشی و… در حال تبدیل‌شدن به چهره‌ای برند نزد ایرانیانی است که به عرفان‌های شرقی و مدیتیشن و… علاقه‌مند هستند.
رابرت آدامز یک جست‌وجوگر آمریکایی بود که همچون هزاران آمریکایی دیگر در زمان خود، خسته از زندگی مادی غربی، و در جست‌وجوی معنویت و عرفان راهی هندوستان شد و پانزده سال از عمر خود را زیردست گوروهای گوناگون من‌جمله یوگاناندا و رامانا ماهارشی گذراند. بعد پانزده سال به دیار خود آمریکا بازگشت و با ادعای روشن‌ضمیری مبلغ آموزه‌های ماهارشی شد.
این فرد ازجمله گوروهایی است که سخنان گنگ و مبهم و غیرمنطقی بسیاری دارد و حتی خود او نیز هرازگاهی در لابه‌لای سخنانش به غیرمنطقی بودن و دیوانگی سخنانش اقرار و اعتراف می‌کند! رابرت آدامز منکر اصل علت و معلول است و معتقد است که انسان‌ها هیچ‌وقت به دنیا نیامده‌اند، هیچ‌وقت نمی‌میرند و تمام این دنیا توهم و سراب است! البته وی به یک نوع وجود متعالی اعتقاد دارد که فقط او را واقعی و موجود می‌داند و به شکل افراطی واری تمام چیزهای دیگر را منکر می‌شود و دروغین می‌داند. وی هیچ راه خاصی برای رسیدن به این به‌اصطلاح روشن‌شدگی ( به‌استثنای تعداد انگشت‌شماری مدیتیشن ) ارائه نمی‌دهد و فقط می‌گوید که بیدار شوید! و مانند اغلب گوروهای دیگر با فکر کردن مشکل دارد و می‌گوید ذهن را کنار بگذارید و ساکت شوید.
البته نمی‌توان به‌طورقطع دراین‌باره نظری داد، اما این‌طور به نظر می‌رسد که پانزده سال هم‌نشینی با گوروهای ریاضت‌کش دنیا بریده و گوش سپردن به تلقین‌های مکرر ایشان مبنی بر سراب بودن دنیا، پوچ بودن همه‌چیز، دور انداختن عقل و… تأثیر خود را بر ایشان گذاشته و تفکر منطقی را از رابرت گرفته و موهومات و توهمات را در روح و روان وی جاری کرده است. همچنین نمی‌توان تأثیر ریاضت‌ها و مدیتیشن‌های عجیب‌وغریب بر ایجاد این‌گونه موهومات را نادیده گرفت. ازجمله این نوع مدیتیشن‌ها، نگریستن تهی از هرگونه فکر و احساس و بدون هیچ قضاوت و واکنشی به اشیا و دنیای اطراف است که رابرت در کتاب خود بر آن تأکید زیادی دارد. قطعاً این نوع نگریستن در طولانی‌مدت موجب سستی ذهن و عقل در انسان و القای نوعی حس پوچی و هیچ بودن به شخص می‌شود و قطعاً بر روی روح و روان آدمی تأثیر می‌گذارد…
بنابراین به‌هیچ‌وجه بعید نیست که رابرت آدامز به دلیل به‌هم‌ریختگی ذهنی و روانی به ادراکاتی رسیده باشد که اصلاً واقعی نبوده و ماحصل توهمات ذهنی او هستند و این می‌تواند سخنان عجیب‌وغریب و موهوم او را توجیه کند.
لینک‌های مرتبط:
عرفان های نوظهور ریشه در خارج دارند
معنویت به سبک «تفکر نوین»، ابزاری برای تغییر سیاسی!
* بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها در حوزه معنویت‌های نوظهور و عرفان‌های کاذب منتشر می‌شود.
