ماهیت یوگا / به گزارش خبرگزاری کانون آسیب شناسی یوگا، روزنامۀ همشهری مصاحبه ای با دلارام شریفی یکی از مربیان یوگا در ایران انجام داده است. در این مصاحبه دلارام شریفی از فواید یوگا و ابعاد غیر معنوی آن سخن گفته و تلاش می کند یوگای کنونی در ایران را یک یوگای بی تفاوت در مقابل ادیان و انطباق پذیر نشان دهد.
در مقدمۀ مصاحبه همشهری آمده است:
«دلارام در ۱۶ سالگی به هند رفت و آموزشهایش را در آنجا ادامه داد. ۵ سال در هند زندگی کرد و آنجا در دورههای مختلف مربیگری یوگا شرکت کرد و آموزههایش را در مهد یوگای جهان تکمیل کرد.»
دلارام شریفی در مصاحبۀ خود از پدرش منوچهر شریفی که از پیشکسوتان یوگا در ایران است، سخن به میان می آورد و در مورد روند آموزش یوگای خود از مبتدی تا مربیگری می گوید:
«معلم من پدرم است و از کودکی یوگا را با پدرم آغاز کردم. پدرم منوچهر شریفی از سال ۱۳۷۹ به مدت ۱۲ سال دبیر انجمن یوگا بود و برای توسعه و پیشرفت یوگا در ایران بسیار تلاش کرد. از جمله فعالیتهای او برگزاری کنگرههای سراسری و بینالمللی، ساماندهی مراکز یوگا و یکپارچه کردن روش تدریس در دورههای مربیگری، دعوت از اساتید خارجی به ایران، دعوت از پیشکسوتان یوگای ایران به فعالیت گستردهتر و برنامهریزی برای توسعه علمی یوگا و … است.
من از ۱۲ سالگی به کلاسهای یوگا رفتم. در ۱۶ سالگی به پیشنهاد یکی از اساتید یوگای هند که از دوستان پدرم بود به هند رفتم تا تحصیلم را در آنجا ادامه دهم، اما نتوانستم در دانشگاه بمانم. پس از آنجا بیرون آمدم و در دورههای یوگا شرکت کردم. از اول هم اینطور بود که من فقط میخواستم در زندگیام یوگا کنم نه هیچ کار دیگری.
در ۱۷ سالگی مدرک مربیگریام را گرفتم. البته هدفم هیچوقت این نبود که یوگا درس بدهم؛ هرکاری که کردم برای خودم کردم، ولی خب پیش آمد. من سبکهای مختلف یوگا را امتحان کردم تا بدانم خودم دوست دارم چه سبکی را کار کنم و درس بدهم.
در ۲۰ سالگی هم مدرک تیچر ترینینگ را در هند گرفتم و بعد به ایران آمدم و آموزش به مربیان یوگا را شروع کردم. مربیانی هم که به کلاس من میآیند همه راضی هستند، چون من بیدریغ هرچیزی را که بلدم به آنها یاد میدهم.»
در این مصاحبه، هرچند دلارام شریفی تلاش می کند که با پنهان کردن ابعاد معنوی آن، صرفا به یوگا به عنوان یک ورزش نگاه کند. اما در خلال گفتگوی خود، به ناچار برخی ابعاد مرتبط با معنویت های نوپدید در یوگا را بیان می کند.
برای مثال، وی برای تبیین ارتباط میان یوگاه و گیاه خواری می گوید:
«بدن انسان آنقدر هوشمند است که مهم نیست چه چیزی به آن وارد میکنی، مهم جذب است و اگر به غذایی که میخوری آگاه باشی، همین موجب نشاط و شادابی تو میشود. وقتی آگاهتر و بیدارتر شوی، خودت میتوانی بدانی که چه چیزی بخوری و چه چیزی نه.»