کانون آسیبشناسی یوگا به نقل از بهداشت معنوی، یوژنی پترسون (Eugenie Peterson) اولین زن غربی است که به هند رفت و از کریشنام آچاریا، یوگا را فراگرفت. او در ۱۲ می ۱۸۹۹ در لتونی متولد شد. پدرش واسیلی پترسون مدیر بانکی در سوئد و مادرش الخاندرا واسیلینا یک نجیبزاده روسی بود که به حرفۀ بازیگری تئاتر اشتغال داشت. یوژنی وقتی پانزدهساله بود با کتاب «چهارده درس در فلسفه یوگی و ورزشی شرقی» نوشته یوگی راماچاراکا آشنا شد. راماچاراکا یک وکیل آمریکایی بود که در اواخر قرن نوزده فعالیت خود را رها کرد و به جنبش مذهبی تفکر نو پیوست. یوژنی (ملقب به ایندرا دوی) همچنین کتابی از شاعر- فیلسوف رابیندرانات تاگور را خواند. این کتابها او تحت تأثیر قرار داد و با خودش تصمیم گرفت که روزی به هند برود.
در سال 1927 یک بانکدار ثروتمند به نام هرمان بولم از او خواستگاری کرد. یوژنی با او شرط کرد که قبل از ازدواج هزینۀ یک سفر به هند را برای او تأمین کند. هرمان موافقت کرد و یوژنی سه ماه را در هند گذراند. او وقتی از هند بازگشت، حلقۀ نامزدی را برگرداند و جواهرات و البسه گرانقیمت خود را فروخت تا به هند بازگردد. یوژنی پس از بازگشت به هند به رقاصی در انجمن تئوسوفی و بازیگری در فیلمهای هندی پرداخت و با نام هنری ایندرا دوی (Indra Devi) به ستارهای هنری تبدیل شد.
ایندرا دوی در طی یک گردهمایی اجتماعی با یان استراکاتی، تاجر اهل چکاسلواکی در بمبئی دیدار کرد. این دیدار به ازدواج آنها در سال ۱۹۳۰ منتهی شد.
یوژنی پترسون
فعالیتهای اجتماعی ایندرا دوی تا آنجا گسترده شد که با شخصیتهای مهم سیاسی در هند همچون ماهاتما گاندی، جواهر لعل نهرو و تاگور دوست شد. او از طریق همسرش با مهاراجه (حاکم) میسور ارتباط پیدا کرد و در آنجا یوگا را از کریشنام آچاریا فراگرفت. البته کریشنام آچاریا از پذیرش زنان خودداری میکرد، ولی با مداخلۀ ماهاراجای میسور، ایندرا دوی را پذیرفت. ایندرا دوی سعی کرد یوگا را بهخوبی فراگیرد و در این راه تحسین کریشنام آچاریا را برانگیخت؛ بهطوریکه او حاضر شد بهطور خصوصی به او یوگا آموزش دهد.
ایندرا دوی پس از فراگیری یوگا، به دستور استادش به آموزش آن مشغول شد. یوژنی پترسون ابتدا در چین و سپس در ایالاتمتحده به این کار اقدام نمود. تأسیس مدرسۀ یوگا در هالیوود، بسیاری از ستارههای سینما و افراد مشهور را با یوگا آشنا کرد. این کار برای تبلیغ و انتشار یوگا در ایالاتمتحده و بلکه در کل جهان بسیار مؤثر بود. گلوریا سوانسون، بن گوریون، رومن ناوارو، جنیفر جونز، گرتا گاربو و رابرت رایان تنها برخی از دانشجویان وی بودند.
یوگا که تا آن زمان کاملاً مردانه و سخت آموزش داده میشد، توسط ایندرا دوی به صورتی زنانه درآمد. او با «الیزابت آردن» که متخصص زیبایی آرایشی بود، یوگا را در برنامههای آبگرم وارد کرد و برای اولین بار یوگا بهعنوان راهی برای زیبایی و جوان ماندن مطرح شد. او یوگا را بهصورت آرام و با استفاده از تعداد کمی آسانا آموزش میداد و مدعی بود که این حرکات به درمان استرس و اضطراب بالا کمک میکند.
اولین کتاب او با نام «یوگا، هنر رسیدن به سلامتی و خوشبختی» در واقع اولین کتاب یوگاست که با این رویکرد نوشته شده است. او کتابهای دیگری با نامهای «همیشه جوان، همیشه سالم»، «یوگا برای آمریکاییها» و «زندگی خود را با تمرین یوگا نوسازی کنید» نوشت که بهسرعت در شمار کتابهای پرفروش جا باز کرد. این کتابها به بیش از دهزبان ترجمه شد و در کشورهای مختلف به فروش رسید.
وی در سال ۱۹۶۶ پیرو ساتیا سای بابا شد و سبک یوگای خود را سای یوگا نامید. سای یوگا با تأکید بر آسانا (وضعیتهای بدنی) و همراه با مراقبه انجام میشود. هدف این سبک، یکی شدن با خداست؛ البته خدا در این سبک در سای بابا تجسم یافته است و یوگاکار باید روی تصویر سای بابا مراقبه کند. این سبک از یوگا هدف نهایی را معنویت قرار میدهد. برای بهرهمندی کامل از سای یوگا، ابتدا باید بر وضعیتهای بدنی تسلط داشته باشید، سپس روشهای مراقبه و تفکر را فرابگیرید.
او با آموزش گستردۀ یوگا در سطح جهان نقش مهمی در شکلگیری یوگا به سبک امروزی داشت. یوژنی پترسون به کشورهای مختلفی سفرها کرد و در این بین به آرژانتین بسیار علاقهمند شد و در سالهای آخر عمر در آنجا زندگی کرد. او سرانجام در ۲۵ آوریل ۲۰۰۲ در بوینس آیرس درگذشت.
الیوت گلدبرگ خبرنگار نیویورک تایمز، موفقیت ایندرا دوی را مرهون شیوۀ ارائۀ او برای زنان میداند. از نظر او، نوع ارائۀ یوگا با برچسبهایی نظیر: راز زیبایی، اکسیر جوانی و راه سلامتی نقش بسزایی در جذابیت یوگا به سبک ایندرا دوی داشته است. او در ذهن انسان غربی پیوندی میان یوگا با غذای ارگانیک، آبگرمها و محصولات زیبایی ایجاد کرد.
ایندرا دِوی معتقد بود یوگا بیشتر یک کار زنانه است، اما گلدبرگ معتقد است ایندرا دوی کسی بود که یک رشتۀ بسیار مردانه را به یک مراسم نشاطآور برای زنان جهانوطن و معنوی اما غیرمذهبی، تبدیل کرد. البته شکاف عمیقی وجود دارد میان زنان جوان با لباسهای یوگای برند لولومون، با مردان یوگی نیمه برهنه که در سواحل رود گنگ بدن خود را به خاکستر آغشتهاند.
گفتنی است یوگا تا قرن نوزدهم آیینی برای ترک بدن مادی و رسیدن به آرامش و رهایی روح (مُکشا) بود که از طریق ریاضت و به سختی انداختن بدن و مراقبههای طولانی انجام میشد. طبیعتاً تا پیشازاین، یوگا مناسب مردانی بود که بدون تعلقات و با آزردن بدن برای رهایی روح تلاش میکردند؛ مردانی که عریان و غیربهداشتی در هر شرایطی زندگی میکردند و هر چیزی را میخوردند و به بدن خود و نیازهای جسمانی اهمیتی نمیدادند.
با نقشآفرینی یوژنی پترسون در یوگا، بدن در کانون توجه قرار گرفت و هدف از آن زیبایی، تناسباندام، شادابی پوست، جوان ماندن و سلامتی معرفی شد. زمانی نماد یوگا مردان عریان و سیاهسوختهای بودند که با موهای ژولیده معلوم بود مدتهاست حمام نکردهاند و با بدن خود در ستیزند. اما امروزه نماد یوگا زنان سفید و نیمه عریانی هستند که از انواع روشهای مراقبت پوست استفاده میکنند و به بدن خود عشق میورزند؛ زنانی که آرامش روح را در زیبایی و شادابی تن میجویند.